۱. (نظامی) مٲمور نیروی انتظامی و شهربانی (سابق) که وظیفهاش حفظ نظم و آرامش شهر است.
۲. نگهبان؛ محافظ؛ محافظتکننده.
〈 پاسبان فلک:
۱. [مجاز] ستارۀ زحل؛ کیوان.
۲. [مجاز] خادم پیر.
پاسدار، پلیس، چاوش، حارس، شحنه، شرطه، عسس، گزمه، گماشته، نگهبان، محافظ، محتسب، مستحفظ