ترجمه مقاله

پالاییدن

pālāy(')idan

۱. صاف کردن؛ صافی کردن.
۲. بیختن.
۳. مصدر لازم) تراویدن: ◻︎ چو نم‌دار جامه که بدهیش تاب / بیفشاریش زو بپالاید آب (اسدی: ۱۴۰).

ترجمه مقاله