پانتومیمفرهنگ فارسی عمیدنوعی نمایش همراه با موسیقی که در آن بازیگران سخن نمیگویند و مفاهیم را به یاری حرکات و حالتهای چهره و بدن به بینندگان خود منتقل میکنند.
پانتمیملغتنامه دهخداپانتمیم . [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) عمل ادای مقصود با حرکات بی استعانت بالفاظ. ایما و اشاره . || نمایش__ی که در آن بازیگران با حرکات ادای مقصود کنند. || بازیگری که در اینگونه نمایشها بازی کند.
انثماملغتنامه دهخداانثمام . [ اِ ث ِ ] (ع مص ) ریخته شدن برکسی بسخن زشت . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). یقال : انثم علیه بقول قبیح . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انثیال . (از اقرب الموارد). رجوع به انثیال شود. || گداختن تن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). ان
مسخرهبازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ازی، تقلید، پانتومیم، هنر تئاتر، ادا، حرکت معنیدار تمسخر▲ هجو، تجسم غیرواقعی طوطیواری، تشابه تظاهر، فریب
پیلادلغتنامه دهخداپیلاد. (اِخ ) نام بازیگری است که در پانتومیم (لالبازی ) شهرت فوق العاده یافته و در خطه ٔ قدیم کیلیکیا (کیلیکیه ) از آناطولی میزیسته و در عصر او گوستوس (اغسطس ) درروم مشغول بازیگری بوده است . (قاموس الاعلام ترکی ).
[مسخرهبازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه بازی، تقلید، پانتومیم، هنر تئاتر، ادا، حرکت معنیدار تمسخر، استهزا هجو، تجسم غیرواقعی طوطیواری، تشابه تظاهر، فریب ◄ مسخرهبازی 851]