انسداملغتنامه دهخداانسدام . [ اِ س ِ ] (ع مص ) به شدن جراحت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به شدن جراحت پشت . (ناظم الاطباء). به شدن زخم پشت . (از اقرب الموارد).
نفرزمانی پانصدمتر500m time trialواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مواد راهه، ویژۀ زنان، که در آن دوچرخهسواران تلاش میکنند مسافت پانصدمتر را جداگانه در کمترین زمان طی کنند متـ . پانصدمتر