پانیذلغتنامه دهخداپانیذ. (اِ) پانید. شکرقلم . نوعی ازحلوا. و فانیذ معرب آن است . (برهان ). رجوع به بانیذشود. فانیذ : و [ اندر سلابور هندوستان ] شکر و انگبین و پانیذ و جوز هندی ... سخت بسیار است . (حدود العالم ). و از این ناحیت [ سند ] پوست و چرم و ابانکها سرخ و نعلین و
پانیذفرهنگ فارسی معین( اِ.) = پانید. فانیذ: 1 - شکر سرخ . 2 - قند مکرر، شکر قلم ، شکربرگ . 3 - نوعی حلوا مانند شکر لیکن از آن غلیظ تر که از شکر و روغن و بادام تلخ و خمیر می ساختند؛ سکرالعشر.
پانیذفرهنگ نامها(تلفظ: pāniz) (= پانید) ، قند مکرر ، شکر ، شکر برگ ، شکر قلم ، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر میساختند.
پهندلغتنامه دهخداپهند. [ پ َ هََ ] (اِ) دامی باشد که بدان آهو گیرند. (برهان ). تله : چون نهاد او پهند را نیکوقید شد در پهند او آهو.رودکی .
عندلغتنامه دهخداعند. [ ع ِ دَ / ع َ دَ / ع ُ دَ ] (ع اِ) ظرف غیرمتصرف است برای مکان ، خواه حقیقی باشد، مانند: جلست عند زید (نزد زید نشستم )؛ و خواه مجازی ، مانند: عند زید علم ٌ (زید را علمی است ). و برای زمان نیز بکار رود، م
حانثلغتنامه دهخداحانث . [ ن ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حنث . شکننده ٔقسم . خلاف کننده ٔ قسم . شکننده ٔ سوگند. سوگندشکننده . سوگندشکن . || زنهارخوار. || خلف وعده کننده . خلف عهد کننده . || مائل شده ازحق به باطل . || مائل شده از باطل به حق .- حانث گردانیدن کسی را ؛ مائل
حانطلغتنامه دهخداحانط. [ ن ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حنوط. || احمر حانط؛ نیک سرخ . سخت سرخ . سرخ سرخ . سرخی سرخ . احمر قانی . || ثمره ٔ غضا. || ادیم حانط؛ پوست سرخ رنگ . || مرد باگندم . مرد با گندم بسیار. || حانطالصرة؛ خداوند صره ٔ کلان . بسیاردرم . || حانطالی ّ؛ دشمن است با من و کینه دارد. (من
چَفتۀ پانیذelliptical arch 1, semielliptical arch 1, basket-handled arch 1, basket arch 1واژههای مصوب فرهنگستانصورت ساختهشدۀ قوس پانیذ
قوس پانیذelliptical arch 2, semielliptical arch 2, basket-handled arch 2, basket arch 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی قوس چرب که با نیمبیضی افقی یا کمانهای چند دایره ترسیم میشود
پانیدلغتنامه دهخداپانید. (اِ) فنید. فانید. فانیذ. پانیذ. بنید. شکرقلم . شکربرگ . قند مکرّر. قند سفید. (برهان ). نوعی از حلوا مانند شکر لیکن از آن غلیظتر. کعب الغزال . و بعضی آنراشکر گفته اند. (رشیدی ) : مغون ، ولاشگرد، کومین ، بهروکان ، منوکان ، شهرک هائیند [ از کرمان ]
چَفتۀ پانیذelliptical arch 1, semielliptical arch 1, basket-handled arch 1, basket arch 1واژههای مصوب فرهنگستانصورت ساختهشدۀ قوس پانیذ
قوس پانیذelliptical arch 2, semielliptical arch 2, basket-handled arch 2, basket arch 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی قوس چرب که با نیمبیضی افقی یا کمانهای چند دایره ترسیم میشود