سردوشیفرهنگ فارسی عمیدنوار پارچهای باریکی که روی دوش لباس نظامیان دوخته میشود برای تعیین درجۀ آنان؛ پاگون.
stripesدیکشنری انگلیسی به فارسیراه راه، پارچه راه راه، خط، خط راه راه، یراق، باریکه، مارک، درجه نظامی، پاگون، خش، خط خطی کردن، راه راه کردن، تازیانه زدن
نشان رتبهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام پاگون، سردوشی، اِپُل، شمشیر، درجه، ستاره، نوار طلایی، یراق آستین