پاییزهفرهنگ فارسی عمید۱. مربوط به پاییز.۲. مناسب برای پاییز: لباس پاییزه.۳. زراعتی که حاصل آن در فصل پاییز بهدست آید.۴. ویژگی محصولاتی که در پاییز کشت میشود: کشتِ پاییزه.
حجهلغتنامه دهخداحجه . [ ح َج ْ ج َ ] (اِخ ) قصبه ٔ کوچکی است در یمن که مرکز قضائی موسوم بهمین اسم میباشد و آن در جهت شمالی حجه واقع است . رجوع بماده ٔ قبل شود.
حجةلغتنامه دهخداحجة. [ ح َ / ح ِج ْ ج َ ] (ع اِ) مهره ای است یا دانه ٔ مروارید که در گوش آویزند. || حجةاﷲ لاافعل کذا؛ سوگندی است عرب را.
حجةلغتنامه دهخداحجة. [ ح َج ْ ج َ ] (اِخ ) کوهی در یمن که شهری به همان نام در آن هست . (معجم البلدان ). شمس الدین سامی گوید: قضائی است در ولایت یمن در منتهای شمال غربی از سنجاق صنعاء از جانب شمال شرقی با اراضی غیرمضبوطه از طرف مغرب با دو قضای ابوعریش و لحیه از سنجاق حدیده ، و از جهت جنوب هم
حجةلغتنامه دهخداحجة. [ ح َج ْ ج َ ] (ع اِ) سال . (ترجمان عادل بن علی ). || مهره و یا دانه ٔ مروارید که در گوش آویزند و بکسر هم آمده است . (منتهی الارب ). || نرمه ٔ گوش . || یک بار حج کردن . (ناظم الاطباء).- ذوالحجة ؛ ماه دوازدهم سال قمری . ج ،ذوات الحجة. رجوع به ذ
حجةلغتنامه دهخداحجة. [ ح َج ْ ج َ ] (ع اِ) نرمه ٔ گوش . ج ، حِجَج . || سال . || یکبار حج کردن . (غیاث ).
آیش پاییزهblack fallow, naked fallow, bare fallow, bare summer fallowواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آیشگذاری که در آن در طول یک فصل زمین زراعی را شخم میزنند و بدون کشت رها میکنند
گرمای پاییزهIndian summerواژههای مصوب فرهنگستاندورهای در میانه یا اواخر پاییز با گرمای غیرعادی و روزهای صاف و آفتابی و شبهای سرد
آیش پاییزهblack fallow, naked fallow, bare fallow, bare summer fallowواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آیشگذاری که در آن در طول یک فصل زمین زراعی را شخم میزنند و بدون کشت رها میکنند
گرمای پاییزهIndian summerواژههای مصوب فرهنگستاندورهای در میانه یا اواخر پاییز با گرمای غیرعادی و روزهای صاف و آفتابی و شبهای سرد