پتلغتنامه دهخداپت . [ پ َ ] (اِ) آهار. آهار جولاهان . و آن چیزی باشد که در جامه مالند تا باریک شود و صیقل گیرد. (لغت نامه ٔ اسدی ). آهار که بر جامه دهند. و غالباً آن لعابی است از کتیرا یا نشاسته یا صمغ و یا لعاب خطمی و جز آن که جامه یا کاغذ و امثال آن بدان آغارند تا شخ و محکم شود. شو. شوی .
پتلغتنامه دهخداپت . [ پ ِ ] (اِ)شب پره ای است که آنگاه که صورت کرم دارد پشم و امثال آن را خورد و تباه کند. بید. دیوچه . سوس . متّه . عثه . و رجوع به دیوچه شود.
پتفرهنگ فارسی عمید۱. پرز؛ کرک.۲. پشم نرمی که از بن موهای بز میروید و از آن شال و پارچههای لطیف میبافند؛ بزشم؛ بزوشم؛ بزوش؛ تَفتیک.۳. مایعی که از نشاسته یا کتیرا درست میکنند و به پارچه میزنند تا سخت و براق شود؛ لعاب؛ آهار.
پت پتلغتنامه دهخداپت پت . [ پ ِ پ ِ ] (اِصوت ) حکایت صوت پیاپی فتیله ٔ چراغ گاه بآخر رسیدن روغن . جرِست چراغ و شمع میران . بانگ فتیله ٔ چراغ و شمع چون خاموش شدن خواهد. آواز فتیله ٔ چراغ چون روغن آمیخته به آب دارد یا روغن آن نزدیک به برسیدن است .- پت پت کردن (چراغ یاشمع)</s
پت پتفرهنگ فارسی عمید۱. صدای شعلۀ شمع یا چراغ هنگامی که رو به خاموشی است.۲. صدای موتور اتومبیل وقتی که بد کار کند.
پترهلغتنامه دهخداپتره . [ ] (اِ) قفل باشد از آن در و غیر آن . (صحاح الفرس ). (در نسخه ٔ دیگر «پره » و این صحیح است و پتره محرف آن است ). بند.
پتکلغتنامه دهخداپتک . [ پ ُ ت ُک ِ ] (اِخ ) شهری است در ممالک متحده ٔ امریکا رد آی لاند واقع در کنار بلاکستون دارای 175000 تن سکنه . و صنعت نساجی پنبه ای دارد.
پورباپترپتلغتنامه دهخداپورباپترپت . [ پ َ رَ پ َ ت َ ] (اِ) از منازل آسمان در تداول مردم هند. (ماللهند بیرونی ص 107 و 120 و 148 و 244 و
تانپتلغتنامه دهخداتانپت . [ پ ِ ] (اِخ ) دماغه ٔ امید در جنوب افریقا است . این دماغه را بطور عامیانه دماغه ٔ طوفانها نامند . رجوع به دماغه ٔ امید نیک ، بُن اِسپِرانس شود.
خرسوب لپتلغتنامه دهخداخرسوب لپت . [ خ ِ سُب ْ ل ِ ] (اِخ ) نام پادشاه تراکیه است بزمان فیلیپ دوم پادشاه مقدونی . توضیح آنکه فیلیپ پس از فتوحات متعدد وارد تسالی شد و جبابره را از شهرهای این ولایت یونانی اخراج کردو با پول متنفذین را جلب بخود کرد. این اقدام موجب شد که همجواران تسالی نیز از متحدان فیل
زیپتلغتنامه دهخدازیپت . [ پ ِ ] (اِخ ) زی په تس (327 - 279 ق . م .). والی یا پادشاه بی تی نیه که استقلال این مملکت را در زمان جانشینان اسکندر حفظ کرد و شهری ساخت که موسوم به زی په تیه گردید و از حیث ثروت معروف بود. (تاریخ ایر