ترجمه مقاله

پختگی

poxtegi

۱. پخته بودن.
۲. حالت و چگونگی هرچیز پخته‌شده.
۳. [مجاز] آزمودگی؛ تجربه داشتن؛ باتجربه بودن.

۱. آزمودگی، حذاقت، سنجیدگی، فهمیدگی، کمال
۲. رسایی، نضج
۳. احتیاط، حزم، دوراندیشی ≠ خامی

ترجمه مقاله