تکلف، پیرایه. پر آب و تاب= مفصل.
بيش ازحد اراسته , مزين , مصنوع , پر اب و تاب
حجاب، مزین، پر اب و تاب، بیش ازحد اراسته
rotund، پر اب و تاب، تپل، گوشتالو، گلوله وار
بزرگوار، پر اب و تاب، قلنبه نویس، قلمبه نویسی، غرا