ترجمه مقاله

پرآب

por[']āb

۱. دارای آب بسیار.
۲. میوۀ آبدار؛ میوه رسیده.
۳. [قدیمی، مجاز] شیوا؛ نغز.
۴. [قدیمی، مجاز] شاداب.
۵. [قدیمی] گریان؛ اشک‌ریز.
۶. [قدیمی] درخشان.
۷. پرباران.

۱. آبدار، شاداب
۲. آبکی، رقیق ≠ کمآب

ترجمه مقاله