پراکندهلغتنامه دهخداپراکنده . [ پ َ ک َ / دَ / دِ ] (ن مف . ق ) متفرّق . کراشیده . متشتت . شَذَرمَذَر. مذرورة. منثور. نَشَر. منتشر. منتشره . پریشان . مُنفّض . مَبثوث . مُنْبّث . بَداد. بَدَد. متبدّد. شَت ّ. شتیت . (دهار). ولاو.
پراکندهدیکشنری فارسی به انگلیسیbroadcast, diffuse, diffusive, discursive, excursive, far-flung, rife, scattering, sparse, straggly, unfocused