ترجمه مقاله

پرداز

pardāz

۱. = پرداختن: ◻︎ همیشه به یزدان‌پرستان گرای / بپرداز دل زاین سپنجی‌سرای (فردوسی: ۸/۴۱۶).
۲. آرایش‌کننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): چهره‌پرداز، سخن‌پرداز.
٣. گوینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): عبارت‌پرداز، دروغ‌پرداز، نکته‌پرداز.
٤. سراینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): غزل‌پرداز، نغمه‌پرداز.
۵. انجام‌دهنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): کارپرداز، ناله‌پرداز.
۶. آفریننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): هنرپرداز، نوپرداز.
۷. پرورش‌دهنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): جان‌پرداز.
۸. خالی‌کننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): کیسه‌پرداز، کاسه‌پرداز، قرابه‌پرداز.
۹. جلادهنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آینه‌پرداز.
۱۰. ازمیان‌برنده ‌(در ترکیب با کلمۀ دیگر): غم‌پرداز.
۱۱. (اسم) (هنر) در نقاشی، خط‌هایی کوتاه که برای سایه دادن و مشخص ساختن سطح‌های مختلف کشیده شود.
۱۲. (اسم) (جغرافیا) خط‌هایی که در نقشه‌های جغرافیایی برای نشان دادن شیب زمین به کار می‌رود و اگر شیب تند باشد خط‌ها ضخیم و نزدیک‌به‌هم و اگر شیب ملایم باشد نازک و دورازهم کشیده می‌شود.

ترجمه مقاله