پرهیزانهلغتنامه دهخداپرهیزانه . [ پ َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) روزه . || غذا که برای مریضان بنوی شفایافته کنند. خوراکی که بیمار یا تازه شفایافته مأذون بخوردن آن است .
پرهیزانهdiet 1, regime 1, regimenواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای محدود و معین از مواد غذایی که فرد در شرایط ویژهای مانند بیماری یا برای کاهش وزن بهطور روزانه میخورد متـ . رژیم غذایی
پرهیزانۀ اسیدسازacid-ash diet, acid-ash food, acid-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی اسیدساز بیشتر از مواد غذایی قلیاساز است
پرهیزانۀ قلیاسازalkaline-ash diet, alkaline-ash food, alkaline-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی قلیاساز بیشتر از مواد غذایی اسیدساز است
پرهیزانۀ اسیدسازacid-ash diet, acid-ash food, acid-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی اسیدساز بیشتر از مواد غذایی قلیاساز است
پرهیزانۀ قلیاسازalkaline-ash diet, alkaline-ash food, alkaline-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی قلیاساز بیشتر از مواد غذایی اسیدساز است
بیمارگینلغتنامه دهخدابیمارگین . (ص مرکب ) بیمارگن . مسقام . (یادداشت مؤلف ). علیل . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || (اِ مرکب ) غذایی که به بیمار دهند. (آنندراج ). غذای بیمار. پرهیزانه و بیمارانه . (از ناظم الاطباء). رجوع به بیمارگن شود.