پرهیزکاری
۱. مانند پرهیزکاران.۲. از روی پرهیزکاری.
پرهیز کردن؛ حذر کردن؛ خویش را نگهداشتن؛ پرهیزکاری.
(زُ) [ ع . ] (اِمص .) پرهیزکاری .
پرهيزکاري - تقيه - احتياط و مراقب بودن