پروانشلغتنامه دهخداپروانش . [ پ ِرْ ] (فرانسوی ، اِ) گلی است از تیره ٔ زیتونی که عرب آنرا قضاب گوید با گلهای سرخ و نیز آبی و گاهی سفید.
پروانشفرهنگ فارسی عمیدگیاهی از تیرۀ زیتونیان، با ساقۀ خزنده و گلهای سفید یا آبیِ پنجگلبرگی؛ گل تلفنی.
رونشلغتنامه دهخدارونش . [ ن ِ ] (حامص ) رانش . در تداول عامه ، اسهال . اسم از رفتن به معنی اطلاق و اسهال . (یادداشت مؤلف ). پیچا. و رجوع به رانش شود.