پرورندهلغتنامه دهخداپرورنده . [ پ َرْ وَرَ دَ / دِ ] (نف ) پروردگار. پرورش دهنده . پروراننده . مربی . رب ّ. تربیت کننده . مؤدِب . معلم : تو با آفرینش بسنده نه ای مشو تیز چون پرورنده نه ای . فردوسی .ه
گرگارینیدالغتنامه دهخداگرگارینیدا. [ ] (اِ) جانورانی از جمله ٔ سپرداران . این جانوران انگل بی مهرگان هستند و در اوائل زندگی خود بحال ثابت و بیحرکتی بین سلولها و بعداً بحالت آزاد در لوله ٔ گوارش بندپائیان و کرمها زندگی میکنند ولی آزاری به آنها نمیرسانند. این جانوران از راه تولیدمثل جنسی زیاد میشوند.