پلغیدنفرهنگ فارسی عمید۱. پلغپلغ زدن مایعی غلیظ در حال جوشیدن میان دیگ.۲. بیرون جستن یا بیرون آمدن چیزی از جای خود یا از حد طبیعی خود مانند برآمدگی و برجستگی چشم.