لغتنامه دهخدا
الواح . [ اَل ْ ] (ع اِ) ج ِ لَوح . (ترجمان علامه تهذیب عادل بن علی ) (دهار). چیزهایی که پهن باشدمثل تخته ها خواه از چوب باشد و خواه از عاج و مس و آهن و غیره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). صفحات عریض ازچوب یا استخوان یا فلز یا سنگ و جز آن : سپیدرویم