پوسیدگیلغتنامه دهخداپوسیدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) چگونگی و حالت پوسیده . صفت چیز پوسیده . رمام . رثاثة. رثوثة. (منتهی الارب ).بلاء.تآکل . چرّیدگی . (در تداول مردم قزوین ).تباهی . || فساد.گندگی . عفونت . تعفن . پوسیدگی دندان ؛ کرم خوردگی آن . رمام اسنان ؛ پوسیدگی
پوسیدیلغتنامه دهخداپوسیدی . [پ ُ] (اِخ ) نام دماغه ای واقع در مدخل خلیج سلانیک و در ساحل غربی شبه جزیره ٔ کسندره ، ممتد بجانب جنوب غربی . (قاموس الاعلام ترکی ).
پوشیدگیلغتنامه دهخداپوشیدگی . [ دَ/ دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی پوشیده . مستوری . مستوربودن . ستر. خفاء. استتار. خفیه . (دهار). احتجاب . کسوف . غماء. (دهار). خافیة. (منتهی الارب ) : سه دیگر که بالا و رویش بودبپوشیدگی نیز خویش بود.<
پوسیدگی 2rotواژههای مصوب فرهنگستاناز هم پاشیدن بافت گیاه در نتیجۀ فعالیت ریزاندامگانها بهویژه قارچها و باکتریها
پوسیدگی 3rotting, decomposition 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی طبیعی که در آن بافتهای گیاهی یا جانوری براثر فعالیت میکربی تجزیه یا پوسیده میشوند
پوسیدگی 2rotواژههای مصوب فرهنگستاناز هم پاشیدن بافت گیاه در نتیجۀ فعالیت ریزاندامگانها بهویژه قارچها و باکتریها
پوسیدگی 3rotting, decomposition 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی طبیعی که در آن بافتهای گیاهی یا جانوری براثر فعالیت میکربی تجزیه یا پوسیده میشوند
بنپوسیدگیbottom rotواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری قارچی در کلم و برخی دیگر از خاجیان که به قاعدۀ گیاه آسیب میرساند
سرپوسیدگیhead rotواژههای مصوب فرهنگستانپوسیدگی سر کلم و برخی دیگر از خاجیان براثر آلودگی به ریزوکتونیا سولانی (Rhizoctonia solani)
ضدِپوسیدگیanticariogenicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی ترکیباتی که از تشکیل پُژکهای ناشی از غذاهای اسیدی جلوگیری میکند