ترجمه مقاله

پوشیده

pušide

۱. نهفته؛ پنهان: ◻︎ درد دل پوشیده بهتر تا جگر پرخون شود / به که با دشمن نمایی حال زار خویش را (سعدی۲: ۳۱۲).
۲. درپرده.
۳. دربرشده.
⟨ پوشیده داشتن: (مصدر متعدی) پنهان داشتن؛ پنهان کردن؛ نهفتن.

۱. محجب، محجوب، مستور، ملبس
۲. راز، غیب، مستور، مستتر، مضمر، ملبس، ناآشکار
۳. کتم، مبهم، مجهول، مشکل، مکتوم
۴. پنهان، مختفی، مخفی، مکنون، ناپدید، نهان، نهفته
۵. مسقف ≠ آشکار

ترجمه مقاله