فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اخلاقیات
ری، مجرمیت، خلافکاری، جنایت، وحشیگری، قانونشکنی، معصیت، شرارت، تقصیر، بیعفتی، خودفروشی
همدستی، دخالت، تبانی، زدوبند، بندوبست، گاوبندی، شراکت درجرم، معاونت، معاونت درارتکاب جرم، شریک جرم بودن، مداخله
عصیان، بار گناه، وجدان معذب
کلاهبرداری، اختلاس، دزدی
پولشویی
مجرم، معاون، همدست