پولادخافرهنگ فارسی عمید۱. مرد قوی و خشمگین: ◻︎ ز پولادخایان شمشیرزن / کمربسته بودی هزار انجمن (نظامی۶: ۱۰۳۵).۲. اسب دونده و پرزور.
پولادخایلغتنامه دهخداپولادخای . (نف مرکب ) مرد یا اسب قوی و پرزور. آهن خای . صاحب انجمن آرا گوید: کنایه از اسب پرزور باشد و آن را آهن رگ و آهنین رگ نیز گویند. (انجمن آرای ناصری ). و آهن خای یعنی لجام خای ، چه وقتی اسب مستعد دویدن است لجام و دهنه میخاید : ز آواز او اندر
پولادخایلغتنامه دهخداپولادخای . (نف مرکب ) مرد یا اسب قوی و پرزور. آهن خای . صاحب انجمن آرا گوید: کنایه از اسب پرزور باشد و آن را آهن رگ و آهنین رگ نیز گویند. (انجمن آرای ناصری ). و آهن خای یعنی لجام خای ، چه وقتی اسب مستعد دویدن است لجام و دهنه میخاید : ز آواز او اندر
پولادخایلغتنامه دهخداپولادخای . (نف مرکب ) مرد یا اسب قوی و پرزور. آهن خای . صاحب انجمن آرا گوید: کنایه از اسب پرزور باشد و آن را آهن رگ و آهنین رگ نیز گویند. (انجمن آرای ناصری ). و آهن خای یعنی لجام خای ، چه وقتی اسب مستعد دویدن است لجام و دهنه میخاید : ز آواز او اندر