پویالغتنامه دهخداپویا. (نف ) پوینده . رونده و برخی دونده را گویند. (برهان ). که پوید : طفل تا گیرا وتا پویا نبودمرکبش جز شانه ٔ بابا نبود. مولوی .عشوه کرد اهل عشق را پویابلبل از عشق گل شده گویا.لطیفی .
پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
گَرد آبپنیرwhey powder, dried wheyواژههای مصوب فرهنگستانپودری با کمتر از 15 درصد پروتئین که از تغلیظ و خشک کردن آبپنیر به روش افشانهای تولید میشود
سهرگهthree-way cross, three-way hybridواژههای مصوب فرهنگستانگیاه حاصل از تلاقی یک رگۀ خالص و یک دورگۀ ساده بهعنوان پایۀ مادری
پویائیلغتنامه دهخداپویائی . (حامص ) حالت و چگونگی پویا. صفت پویا. پویندگی : چند پوئی [گردی ] بگرد عالم چندچند کوبی [پوئی ] طریق پویائی .عمعق .
پویاستروکلغتنامه دهخداپویاستروک . (اِخ ) نام کرسی بخش در (پیرنه ٔعلیا) از ایالت تارب بفرانسه . دارای 374 تن سکنه .
پویاقهلغتنامه دهخداپویاقه . [ پ ُ ق ِ ] (اِخ ) نام کرسی «لوار علیا» از ناحیه ٔ «بریود» بفرانسه . دارای 1472 تن سکنه و راه آهن .
پویاکلغتنامه دهخداپویاک . (اِخ ) مرکز «ژیرند» از ناحیه ٔ «بردو» در کنار «ژیرند» بفرانسه . دارای 4836 سکنه ، و لنگرگاه و شراب و راه آهن .
پویانلغتنامه دهخداپویان . (اِخ ) این اسم تحریفی است از کلمه ٔ آپولونیا و چند پارچه قریه با این نام در آرناؤدستان یافت میشود که هریک از آنها در زمانهای گذشته شهر یا شهرکی معمور بوده ، چنانکه ویرانه های موجود در گرداگرد اکثر آنها شاهد صادق این معنی میباشد. و مشهورتر از همه ٔ این قری سه قریه است
پویائیلغتنامه دهخداپویائی . (حامص ) حالت و چگونگی پویا. صفت پویا. پویندگی : چند پوئی [گردی ] بگرد عالم چندچند کوبی [پوئی ] طریق پویائی .عمعق .
پویاستروکلغتنامه دهخداپویاستروک . (اِخ ) نام کرسی بخش در (پیرنه ٔعلیا) از ایالت تارب بفرانسه . دارای 374 تن سکنه .
پویاقهلغتنامه دهخداپویاقه . [ پ ُ ق ِ ] (اِخ ) نام کرسی «لوار علیا» از ناحیه ٔ «بریود» بفرانسه . دارای 1472 تن سکنه و راه آهن .
پویاکلغتنامه دهخداپویاک . (اِخ ) مرکز «ژیرند» از ناحیه ٔ «بردو» در کنار «ژیرند» بفرانسه . دارای 4836 سکنه ، و لنگرگاه و شراب و راه آهن .
دادهپوشی پویاdynamic data masking, DDMواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دادهپوشی که براساس تقاضا صورت میگیرد و در آن نیاز به ذخیرهسازی جداگانة دادههای پوشیدهسازیشده نیست
تابلوی اطلاعات مسیر پویاdynamic route information panel, DRIPواژههای مصوب فرهنگستانتابلویی که اطلاعاتی دربارۀ وضعیت تردد یا طول صف در مسیرهای مختلف ارائه میدهد
ترمز پویاdynamic brakeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ ترمزگیری در قطار که در آن انرژی ترمزگیری از نیروی کششی لوکوموتیو تأمین میشود
رهبندی پویاdynamic impedance, rejector impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی مداری با القاوری و ظرفیت موازی در بسامدی که این رهبندی بیشینه باشد
زبانشناسی پویاdynamic linguisticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زبانشناسی که در آن بٌعد زمان در مطالعة سیر تغییر عوامل و عناصر زبانی در نظر گرفته میشود