پی پیواژهنامه آزادپی پی(بدون هیچ اعرابی.همه با ساکن)همان مدفوع است.اسم شهری مدفوع. (زبان بچه ها) همان مدفوع است.
پی در پیدیکشنری فارسی به انگلیسیer _, consecutive, consecutively, continually, frequent, repeatedly, repetitive, succession, successive
خردهپِیرنگsubplotواژههای مصوب فرهنگستانپِیرنگ فرعی در یک نمایشنامه یا فیلمنامه که مکمل پِیرنگ اصلی است و گاه با بازتاب پِیرنگ اصلی یا در تقابل با آن ساختار نمایش یا فیلم را شکل میدهد
کمدی نوnew comedyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کمدی نوآورانه در قرنهای سوم و چهارم پیش از میلاد که در واکنش به کمدی کهن به وجود آمد و با فاصله گرفتن از هزل و هجو کمدی کهن، داستان عاشقانه با پایانی خوش پِیرنگ اصلی آن شد