کمربندهای وان آلنVan Allen beltsواژههای مصوب فرهنگستاندو کمربند تابشی، دورتادور زمین، حاوی ذرات باردار به دامافتاده
نیروی واندِروالسvan der Waals forceواژههای مصوب فرهنگستاننیروی ربایشی بین دو اتم یا دو مولکول که در نتیجۀ برهمکنش دوقطبی ـ دوقطبی به وجود میآید
کمربند تابش وانآلِنVan Allen radiation beltواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کمربندهای تابشی یونی قوی در فضای پیرامون زمین که از ذرات باردار انرژی بهدامافتاده در میدان زمینمغناطیسی تشکیل شده است
وعانلغتنامه دهخداوعان . [ وِ ] (ع اِ) ج ِ وعن ، به معنی زمین درشت سخت یا سپیدی زمین که چیزی نرویاند. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || ج ِ وعنة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || خطهایی است بر کوه شبیه ریگهای دراز یا اندک خاک . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
پژوهانه 1research feesواژههای مصوب فرهنگستانوجهی که در ازای تحقیق و پژوهش به پژوهشگر پرداخت میشود * این معادل در برابر اصطلاح "حقالتحقیق" ساخته شده است.
پژوهانه 2grantواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که برای انجام کار پژوهشی معینی از طرف دولت یا دانشگاه یا سازمان خصوصی به سازمان یا فردی پرداخت میشود
پژهان بردنلغتنامه دهخداپژهان بردن . [ پ ُ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) اغتباط. غبطه خوردن . رجوع به پژوهان شود.
طلبهفرهنگ فارسی معین(طَ لَ بِ) [ ع . طلبة ] (اِ.) ج . طالب . 1 - دانشجوی علوم دینی . 2 - خواهندگان . 3 - دانش پژوهان .
بیش دانلغتنامه دهخدابیش دان . (نف مرکب ) بسیاردان . علامه : شنیدم ز دانش پژوهان درست که تیر و کمان او نهاد از نخست هم از نامه ٔ بیش دانان سخن شنیدم که جم ساخت هر دو ز بن .اسدی .
طلبةلغتنامه دهخداطلبة. [ طَ ل َ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طالب . (منتهی الارب ).- طلبه ٔ علم ؛ دانش پژوهان . جویندگان علم . و فارسی زبانان آن را به صورت مفرد بمعنی دانشجوی علوم قدیم بکار برند مانند عمله و تبعه .
پژوهانه 1research feesواژههای مصوب فرهنگستانوجهی که در ازای تحقیق و پژوهش به پژوهشگر پرداخت میشود * این معادل در برابر اصطلاح "حقالتحقیق" ساخته شده است.
پژوهانه 2grantواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که برای انجام کار پژوهشی معینی از طرف دولت یا دانشگاه یا سازمان خصوصی به سازمان یا فردی پرداخت میشود