پیروکسنفرهنگ فارسی عمیدگروهی از کانیها که سیلیکاتهای طبیعی منیزیم، آهن، یا کلسیم در ساختمان آنها به کار رفته است.
پروکسنلغتنامه دهخداپروکسن . [ پْرُک ْ / پ ِ رُک ْ س ِ ] (اِخ ) نام یکی از رؤسای نظامیان یونانی هوی خواه کوروش کوچک . هنگامی که کورش در سارد حاکم نشین لیدیه بود و خود را برای جنگ با برادرش اردشیر دوم آماده میکرد پروکسن با هزاروپانصد نفر سنگین اسلحه و پانصد نفر
رآکسیونفرهنگ فارسی عمید۱. واکنش؛ عکسالعمل.۲. (شیمی) تغییر حالت یک جسم در نتیجۀ تٲثیر جسم دیگر در آن.۳. (سیاسی) ارتجاع و تمایل به اوضاع کهنه و قدیم؛ مخالفت با تجدد.
بافت پوستماریophitic textureواژههای مصوب فرهنگستانبافتی آذرین با بلورهای الواری پلاژیوکلاز که با دانههای پیروکسن احاطه شده است
بافت نیمهپوستماریsubophitic textureواژههای مصوب فرهنگستانبافتی آذرین با بلورهای الواری پلاژیوکاز که فقط بخشی از آنها با دانههای پیروکسن احاطه شده است
لایهبندی راهراهzebra layeringواژههای مصوب فرهنگستانلایهبندی موزونی که در آن لایههای متناوب تیره و روشن تراکم متفاوت پیروکسن و پلاژیوکلاز را نشان میدهند