ترجمه مقاله

پیروی

peyra(o)vi

۱. از پی کسی رفتن؛ دنبال کسی روان شدن.
۲. متابعت: ◻︎ حذر از پیروی نفس که در راه خدای / مردم‌افکن‌تر از این غول بیابانی نیست (سعدی۲: ۶۳۶).

اطاعت، اقتدا، اقتفا، انقیاد، تاسی، تبعیت، تقلید، تمکین، دنبالهروی، طاعت، فرمانبرداری، متابعت، متاسی، مطاوعت، هواخواهی ≠ سرپیچی، تخلف

ترجمه مقاله