پیشریلreceiving railواژههای مصوب فرهنگستانیکی از ریلهای دو طرف درز اتصال که با توجه به جهت قراردادی عبور قطارها از خط، بعد از پسریل قرار میگیرد
پسریلtrailing railواژههای مصوب فرهنگستانیکی از ریلهای دو طرف درز اتصال که با توجه به جهت قراردادی عبور قطارها از خط، قبل از پیشریل قرار میگیرد
ریل پایهتختflat bottomed rail, Vignoles rail / Vignol rail, tee rail, T-railواژههای مصوب فرهنگستانریل معمول در خطوط راهآهن که دارای تاج ریل و جان ریل و پایۀ ریل است
ریل سومthird rail, contact rail, current collector rail, conductor railواژههای مصوب فرهنگستانریلی اضافی به موازات ریلهای اصلی برای تأمین نیروی برق قطارهای برقی
ریل ممتدcontinuous welded rail, CWR, long welded rail, welded rail, ribbon railواژههای مصوب فرهنگستانریلی که از جوش دادن چند قطعه ریل استاندارد یا ریل کوتاه به دست میآید
ریل هادیguide rail, closure rail, lead railواژههای مصوب فرهنگستانقطعه ریلی که بین پاشنۀ سوزن و تکۀ مرکزی قرار میگیرد
زینچۀ پلهایstepped-up tie plateواژههای مصوب فرهنگستانزینچۀ ریلبندی که در زیر ریل حرکتی و ریل نگهبان قرار میگیرد تا سطح ریل نگهبان را در ترازی بالاتر از ریل حرکتی قرار دهد
ریل پایهتختflat bottomed rail, Vignoles rail / Vignol rail, tee rail, T-railواژههای مصوب فرهنگستانریل معمول در خطوط راهآهن که دارای تاج ریل و جان ریل و پایۀ ریل است
پابند فنریresilient rail fasteningواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مصالح روسازی راهآهن که ریل را به ریلبند یا ریلبند سوزن متصل میسازد و ریل را مهار میکند
ماهیچۀ ریلrail filletواژههای مصوب فرهنگستانپرشدگی محل اتصال میان تاج ریل و جان ریل و نیز میان جان ریل و پایۀ ریل