ترجمه مقاله

پیوند

peyvand

۱. = پیوستن
۲. (اسم مصدر) اتصال؛ پیوستگی؛ همبستگی.
۳. (اسم مصدر) ازدواج؛ وصلت: پیوندتان مبارک باد.
۴. (اسم مصدر) (زیست‌شناسی) اتصال جوانه یا شاخۀ درختی به شاخه یا ساقۀ درخت دیگر که از همان نوع یا شبیه آن باشد و این عمل برای تبدیل میوه‌های پست و نامرغوب به میوه‌های درشت و خوب و ازدیاد میوۀ درخت صورت می‌گیرد.
۵. (اسم مصدر) رابطۀ خوب: پیوند دوستی.
۶. (اسم مصدر) [قدیمی] خویشی.
۷. (اسم) [قدیمی] خویش و تبار.
۸. [قدیمی] عهد؛ پیمان.
۹. (اسم) [قدیمی] وصله.
⟨ پیوند اسکنه‌ای: (کشاورزی) پیوندی که در آن تنۀ درخت جوان را به ارتفاع ۲۰ سانتی‌متر از روی زمین قطع می‌کنند، بعد ته‌مانده را شکاف می‌دهند و شاخۀ پیوند را میان شکاف می‌گذارند و می‌بندند. Δ موسم پیوند زدن درختان غالباً از ۱۵ اسفند است تا ۱۵ فروردین؛ پیوند شکافی.
⟨ پیوند بریدن: (مصدر متعدی)
۱. پاره کردن رشتۀ اتصال و به‌هم‌بستگی.
۲. قطع خویشی و قرابت.
⟨ پیوند پذیرفتن: (مصدر متعدی)
۱. قبول پیوند کردن.
۲. قبول به‌هم‌بستگی، خویشی، و دوستی کردن.
⟨ پیوند جستن: (مصدر متعدی) [قدیمی]
۱. پیوستگی خواستن؛ وصل جستن.
۲. خویشی خواستن.
⟨ پیوند خواستن: (مصدر متعدی) = ⟨ پیوند جستن‌
⟨ پیوند خوردن: (مصدر لازم)
۱. (زیست‌شناسی) پیوند یافتن درخت؛ قبول پیوند کردن درخت.
۲. (پزشکی) متصل شدن عضو پیوندخورده.
⟨ پیوند داشتن: (مصدر لازم) پیوستگی داشتن؛ دارای پیوند بودن.
⟨ پیوند زدن: (مصدر متعدی) (پزشکی) قرار دادن عضو سالم به جای عضو ضایع‌شده، مانند جایگزین کردن قلب سالم به‌جای قلب معیوب، یا قرار دادن کلیۀ سالم به‌جای کلیۀ ازکارافتاده؛ پیوند اعضا.
⟨ پیوند ساختن: (مصدر لازم) [قدیمی] وصلت کردن؛ خویشی و قرابت کردن.
⟨ پیوند شکافی: (کشاورزی) = ⟨ پیوند اسکنه‌ای
⟨ پیوند شکمی: (زیست‌شناسی) پیوندی که در آن پوست شاخۀ درختی را که می‌خواهند پیوند بزنند شکاف کوچکی می‌دهند و جوانه‌ای را که از درخت دیگر جدا کرده‌اند در آن شکاف قرار می‌دهند و اطرافش را با نواری از پوست درخت می‌بندند تا بگیرد.
⟨ پیوند کردن: (مصدر متعدی)
۱. متصل کردن؛ وصل کردن.
۲. (زیست‌شناسی) پیوند زدن درخت.
۳. ملحق ساختن دو تکۀ جداشده به یکدیگر.
۴. (پزشکی) = ⟨ پیوند زدن‌.
۵. (مصدر لازم) وصلت کردن؛ ازدواج کردن.
⟨ پیوند گرفتن: (مصدر لازم) قبول پیوند کردن؛ پیوند پذیرفتن.
⟨ پیوند گسستن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = ⟨ پیوند بریدن
⟨ پیوند گسلیدن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = ⟨ پیوند بریدن
⟨ پیوند گسیختن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = ⟨ پیوند بریدن
⟨ پیوند لوله‌ای: (کشاورزی) پیوندی که در آن پوست جوانه‌دار شاخۀ درخت را به شکل لولۀ کوتاه درمی‌آورند و به شاخۀ دیگر که پوست آن را به همان اندازه کنده باشند پیوند می‌کنند.
⟨ پیوند مریم: (زیست‌شناسی) درختی با برگ‌های دراز خوش‌بو شبیه برگ بید. چوب آن نیز خوشبو است. در طب قدیم در مداوای تنگی نفس و برای تقویت کبد، درمان سیروز و دفع کرم معده به کار می‌رفته.

۱. اتصال، پیوستگی، ربط
۲. ازدواج، مواصلت، نکاح، وصال، وصل
۳. بستگی، خویشی، رابطه، نزدیکی
۴. اتحاد، اتصال، ارتباط، انتساب، بند، ربط ≠ انفصال

ترجمه مقاله