تیزپیکانلغتنامه دهخداتیزپیکان . [ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) پیکانی تیز و فرورونده . پیکانی که نیشی سخت باریک دارد. پیکانی که سری تند دارد : غمزش از غمزه تیزپیکان ترخندش از خنده شکرافشان تر. نظامی .رجوع به
فعالیت ساختگیdummy activityواژههای مصوب فرهنگستانفعالیتی با دیرش صفر برای نشان دادن وجود رابطۀ منطقی در روش نمودار پیکانی
فریخیلغتنامه دهخدافریخی . [ ف ُ رَ ] (ص نسبی ، اِ) پیکانی منسوب به آهنگری فریخ نام . (یادداشت بخط مؤلف ).