پیپَریtail chaseواژههای مصوب فرهنگستاننوعی راهکنش رزم هوایی که در آن جنگندۀ خودی با جنگندۀ دشمن، درحالیکه درحال دور شدن از آن است، درگیر میشود
پی گیریلغتنامه دهخداپی گیری . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) عمل پی گیر. تعقیب . مداومت . اصرار. || برداشتن رد پای .
پی گیری کردنلغتنامه دهخداپی گیری کردن . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (... کاری را)؛ دنبال کردن آنرا. مداومت کردن بر آن .