لغتنامه دهخدا
توشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) طعام اندک و قوت لایموت و طعامی که مسافران با خود دارند. (برهان ). قوت لایموت و طعام مسافران . (انجمن آرا). زاد راه که مسافران بردارند و این مجازی است مشهورزیرا که مرکب است از «توش » به معنی قوت و توانائی که «های » نس