ترجمه مقاله

چانه

čāne

قسمت جلوآمدۀ آروارۀ زیرین؛ زنخ.
⟨ چانه‌ انداختن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز]
⟨ چانه جنباندن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز]
⟨ چانه زدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز]
۱. بسیار سخن گفتن؛ پرحرفی کردن.
۲. حرف زدن زیاد در موقع خرید‌و‌فروش برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت.

۱. چنه، حنک، ذقن، زنخدان، زنخ
۲. چونه، گلوله خمیر
۳. سخنمنثور ≠ شعر، چامه، سخن منظوم
۴. پرگویی
۵. تخفیفگیری ≠ مکاس

ترجمه مقاله