ترجمه مقاله

چراخور

čerāxor

۱. جای چریدن حیوانات علف‌خوار؛ چراگاه؛ علفزار: ◻︎ خرسند شدی به خور ز گیتی / زیرا تو خری جهان چراخور (ناصرخسرو: ۹۳).
۲. (صفت فاعلی) حیوان چرنده و خورندۀ علف.

چراگاه، چراگه، راود، سبزهزار، علفچر، علفزار، چرامین، مرتع، مرغزار

ترجمه مقاله