چسپانندهلغتنامه دهخداچسپاننده . [ چ َ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف ) چسباننده . ملصق کننده . الصاق دهنده . دوساننده . کسی که دو یا چند چیز را بهم بچسباند.
شانندهلغتنامه دهخداشاننده . [ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف )نعت فاعلی از شاندن . که شاند. رجوع به شاندن شود.
مذیقلغتنامه دهخدامذیق . [ م ُ ] (ع ص ) چشاننده . (آنندراج ). نعت فاعلی است از اذاقة، به معنی چشاندن . رجوع به اذاقة شود.