چشاییلغتنامه دهخداچشایی . [ چ َ / چ ِ] (حامص ، اِ) حس ذائقه . ذائقه . ذوق . چشش . مذاق . حس ذوق . حس آزمودن طعم و مزه ٔ چیزی . رجوع به چشش شود.
چشاییفرهنگ فارسی معین(چِ) (اِ.) یکی از حواس پنجگانه که با آن مزة چیزها را دریابند و آلت آن زبان است .
سوپ داغhot soupواژههای مصوب فرهنگستانپلاسمایی متشکل از کوارک و گلوئون و فوتون و نوترینو و برخی ذرات دیگر که در آغاز پیدایش در تعادل گرمایی بودهاند
سوپ ژلاتینیgelatinous soupواژههای مصوب فرهنگستانمحلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است
صندلی کودکbaby car seat, child safety seat, infant safety seat,child restraint system, child seat,baby seat, restraining car seat, car seatواژههای مصوب فرهنگستانصندلی ایمنی برای نشستن کودک در خودرو بهمنظور جلوگیری از آسیب رسیدن به او در هنگام تصادف
هشداردهندة کمربند ایمنیseat belt reminder/ seatbelt reminder, SBR, seat belt warning, seat belt alarmواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که در صورت نبستن کمربند ایمنی ازطریق علائم صوتی یا تصویری یا نوری هشدار میدهد
بادموجwind wave, wind sea, seaواژههای مصوب فرهنگستانامواج گرانی سطح دریا حاصل از باد که پایدار یا درحالرشد است
واکنشپذیری چشاییtaste reactivityواژههای مصوب فرهنگستانکاهش حس چشایی در تشخیص مزهها در مقایسه با دیگر حسها
آزمون واکنشپذیری چشاییtaste reactivity testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی که در آن با تزریق مایعات مزهدار و بررسی عکسالعمل حیوان واکنشپذیری مزه را در آن میسنجند
آزمون واکنشپذیری چشاییtaste reactivity testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی که در آن با تزریق مایعات مزهدار و بررسی عکسالعمل حیوان واکنشپذیری مزه را در آن میسنجند