چنداوللغتنامه دهخداچنداول . [ چ َ وُ ] (ترکی ، اِ) مأخوذ از ترکی گروه و جماعتی را گویند که از لشکر براه روند و فرودآیند. (از برهان ). فوجی راگویند که برای حفاظت لشکر از پس لشکر می آید، بخلاف هراول . (از آنندراج ) (از غیاث ) (از ناظم الاطباء). پساهنگ . (ناظم الاطباء). || ساقه ٔ فوج . (از آنندرا
چنداولفرهنگ فارسی معین(چَ وُ) (اِ.) = چندول . چندل : جمعی ا ز مردم که در عقب لشکرهای منظم حرکت می کردند؛ حشر، چریک .
پندولواژهنامه آزاد(گنابادی) پُنْدُوْل [pondouwl ]؛ پیر، فرتوت، کهنه، وسیله ای که زیاد کار کرده، فرسوده، پُوْدَ.
چغداوللغتنامه دهخداچغداول . [ چ َ وُ ] (اِ) گروهی و جماعتی را گویند که از پس لشکر براه روند و راننده ٔ لشکر باشند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چنداول . (برهان ) (ناظم الاطباء). چغدل و چغدول . (ناظم الاطباء). و رجوع به چغدل و چغدول و چنداول شود.
چغدوللغتنامه دهخداچغدول . [ چ َ ] (اِ) راننده ٔ لشکر یعنی جمعی که از پس لشکر براه روند. (برهان ). مرادف چغداول و چغدل بمعنی گروهی است که از پس لشکر براه روند و راننده ٔ لشکر باشد و چنداول نیز گویند. (از ناظم الاطباء). و رجوع به چغداول و چغدل و چنداول شود.
چاغداوللغتنامه دهخداچاغداول . [ وُ ] (ترکی ،ص ، اِ) چغداول . چغدل . چغدول . گروهی که از پس لشکر براه روند و راننده ٔ لشکر باشند. || چنداول نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به چغداول شود.
دنباله کشلغتنامه دهخدادنباله کش . [ دُم ْ ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) کشنده به دنبال . || (ن مف مرکب ) هرکه به دنبال کشیده شود. || (اِ مرکب ) چنداول و ساقه ٔ لشکر. (ناظم الاطباء).