هرکاملغتنامه دهخداهرکام . [ هََ ] (اِخ ) ناحیه ای است از نواحی طارم بین قزوین و بلاد دیلم . (معجم البلدان ).
ارقاملغتنامه دهخداارقام . [ ] (اِخ ) او یکی از مشایخ اصحاب طریقت است و در بغداد می زیست و با جنید و ابوالحسین نوری و شبلی و ابوحمزه معاصر بود. رجوع به ابوالحسین نوری و رجوع به احمدبن محمدبن البغوی شود.
ارقاملغتنامه دهخداارقام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ رَقَم . خطها. (غیاث اللغات ). نوشته ها. (آنندراج ). علائم موضوعه جهت نمودن اعداد.- ارقام ابجدی . رجوع به ابجد شود.- ارقام اروپایی متداول در عصر حاضر : <span class="hl" dir
ارقامفرهنگ فارسی معین( اَ ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جِ رقم ؛ خط ها، نوشته ها. 2 - (عا.) اجناس ، مجموع چند بخش از کالا.
چهارقابلغتنامه دهخداچهارقاب . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) چهارکم . چهارکام است که اسب راهوار باشد و از آن تندتر چهارقاب است . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
چهارکملغتنامه دهخداچهارکم . [ چ َ / چ ِ ک َ ] (اِ مرکب ) چهارکام است که اسب راهوار باشد و از آن تندتر چهارقاب است (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ). شاید این «کم » صورتی از «گم » مخفف گام باشد. رجوع به چهارقاب شود.