چکشپذیریmalleabilityواژههای مصوب فرهنگستانخاصیت یک خوارزمی/ الگوریتم که بهموجب آن با داشتن متن رمزشدۀ c1، تولید یک متن رمزشدۀ دیگر مانند c2، با ارتباط معلوم بین متنهای اصلی متناظر آنها امکانپذیر باشد
راهبُرد پیشگامی در کاهش هزینهcost leadership strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای کاهش هزینههای عملیاتی در فضای رقابتی
چکش پذیریلغتنامه دهخداچکش پذیری . [ چ َک ْ ک ُ پ َ ] (حامص مرکب ) خاصیت چکش خوری فلزات . و رجوع به چکش خوارگی و چکش خوردن و چکش خوری شود.
چکش پذیرلغتنامه دهخداچکش پذیر. [ چ َک ْ ک ُ پ َ ] (نف مرکب ) پذیرای چکش . درخور چکش خوردن . چکش خواره . و رجوع به چکش خواره و چکش خور و چکش پذیری و چکش خوارگی شود.
چکش پذیریلغتنامه دهخداچکش پذیری . [ چ َک ْ ک ُ پ َ ] (حامص مرکب ) خاصیت چکش خوری فلزات . و رجوع به چکش خوارگی و چکش خوردن و چکش خوری شود.
چکش پذیرلغتنامه دهخداچکش پذیر. [ چ َک ْ ک ُ پ َ ] (نف مرکب ) پذیرای چکش . درخور چکش خوردن . چکش خواره . و رجوع به چکش خواره و چکش خور و چکش پذیری و چکش خوارگی شود.