لغتنامه دهخدا
هرچگاه . [ هََ چ ِ ] (ق مرکب ) هرگاه . هر وقت که : هرچگاه آن نظر حضرت ایشان زیاده نشدی به درجه ٔ عدم رسیدندی . (انیس الطالبین ). من هرچگاه قصد میکردم که یکی از ایشان را بگیرم دیگری می آمد که مرا بگیر. (انیس الطالبین ). هرچگاه ترا در سفر مهمی پیش آید تو