ژرفنافرهنگ فارسی عمید۱. ژرفا؛ گودی.۲. (اسم) جای ژرف؛ جای گود.۳. (اسم) گودترین نقطۀ کف دریا یا اقیانوس.
رفنیلغتنامه دهخدارفنی . [ رَ ف َ نی ی / رَ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب به رفنیه که شهرکی باشد نزدیک طرابلس در ساحل شام . (از لباب الانساب ).
گرفنگلغتنامه دهخداگرفنگ .[ گ َ ف َ ] (اِخ ) نام دهی است از دهستان کوهسار. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 172).
تهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بن، بیخ، ریشه ۲. پس ۳. بنیاد ۴. ژرفنا، عمق، قعر ۵. آخر، انتها، پایین، زیر، منتهاالیه ≠ رو، سر