ژومیدهلغتنامه دهخداژومیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) کشت وزراعت آب زده . (برهان ). مزرعه و کشت زار آب داده شده .
ومدةلغتنامه دهخداومدة. [ وَ م َ دَ ] (ع اِ) ومد. گرمای سخت یا گرمای سخت مع ایستادگی باد یا تری و خنکی که در شدت گرما از طرف دریا آید، یا سختی گرمای شب . (اقرب الموارد). رجوع به وَمَد شود.
ومدةلغتنامه دهخداومدة. [ وَ م ِ دَ ] (ع ص ) (لیلة...) شب سخت گرم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به وَمَد شود.