دُماسبcauda equinaواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهرشتههای عصبی که از انتهای مخروط نخاعی به پایین میروند
قاذفلغتنامه دهخداقاذف . [ ذِ ] (ع ص ) از قذف . سنگ انداز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هم بین حاذف و قاذف . الحاذف بالعصا و القاذف بالحجارة. (منتهی الارب ). || ناقه ٔ قاذف ؛ شتر ماده ای که از پیش روی خود را پیشاپیش شتران دیگر اندازد و پیش رود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاط
کادوسیلغتنامه دهخداکادوسی . (اِخ ) نامی که یونانیان به مردم سرزمین گیلان یعنی گیل ها میداده اند. رجوع به لغات کادوس و گیل و کادوسیان شود.
کادوئنلغتنامه دهخداکادوئن . [ ءَ ] (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ «دوردونی » اروندیسمان «برژراس ». سکنه 420 تن . صومعه ای بزرگ و باشکوه دارد.
کادوثهلغتنامه دهخداکادوثه . [ ث ِ ] (اِخ ) کادوسه . چوب درخت غار یا زیتون که بالای آن دو بال داشت و دو مار که بهم پیچ خورده بودند دور آن پیچیده بود و علامت عطارد رب النوع بود. (مارها علامت حزم و احتیاط و بالها علامت فعالیت بود).به عقیده ٔ یونانیها هِرمِس رب النوع تجارت و پیغامبر خدای بزرگ ،
کادوسیلغتنامه دهخداکادوسی . (اِخ ) نامی که یونانیان به مردم سرزمین گیلان یعنی گیل ها میداده اند. رجوع به لغات کادوس و گیل و کادوسیان شود.
کادوئنلغتنامه دهخداکادوئن . [ ءَ ] (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ «دوردونی » اروندیسمان «برژراس ». سکنه 420 تن . صومعه ای بزرگ و باشکوه دارد.
کادوثهلغتنامه دهخداکادوثه . [ ث ِ ] (اِخ ) کادوسه . چوب درخت غار یا زیتون که بالای آن دو بال داشت و دو مار که بهم پیچ خورده بودند دور آن پیچیده بود و علامت عطارد رب النوع بود. (مارها علامت حزم و احتیاط و بالها علامت فعالیت بود).به عقیده ٔ یونانیها هِرمِس رب النوع تجارت و پیغامبر خدای بزرگ ،
میکادولغتنامه دهخدامیکادو. [ ] (اِخ ) امپراتور ژاپن . (یادداشت مؤلف ). عنوان هر یک از امپراتوران ژاپن .
تاسماهی میکادوAcipenser mikadoiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ تاسماهیان و راستۀ تاسماهیسانان و بالاراستۀ بالهشعاعیداران که مانند تاسماهی آموری پنج ردیف پوشش استخوانی دارد، ولی جثهاش کوچکتر است