قوقوسیلغتنامه دهخداقوقوسی . (اِ) در تداول ، یک تکه از انار پوست کنده . چون لفظ فارسی است با غین صحیح است . (فرهنگ نظام ). قُقُسی . رجوع به قُقُسی شود.
چیز سیاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، قیر، ذغال، زاغ، شب، دوده، کربن سیاهجامگان حاجی فیروز آدم سیاهپوست، زنگی، برزنگی، کاکاسیاه، تیرهپوست، سبزه