لغتنامه دهخدا
کبست . [ ک َ ب َ ] (اِ) رستنیی باشد تلخ شبیه به دستنبوی که به عربی حنظل و به فارسی خربوزه ٔ تلخ گویند. (برهان ). نام فارسی حنظل است .(حاشیه ٔ برهان چ معین ). حنظل . (آنندراج ) (مفاتیح العلوم ) (از فرهنگ جهانگیری ). || گیاهی است که همچون زهر سخت ناخوش باشد. (اوبهی ). گیاهی باش