کتابچهلغتنامه دهخداکتابچه . [ ک ِ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) کتاب کوچک . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). || در تداول امروز دفتر سفید کوچک بقطع خشتی یا رقعی و کوچکتر برای تحریر. اوراق سفید که بر هم نهند و بشکل کتاب مجلد و صحافی کنند برای تحریر. || طومار یا دفتر م
کتابهلغتنامه دهخداکتابه . [ ک ُ ب َ / ب ِ ] (از ع ، اِ) کِتابَه . کتیبه . نظم و نثری مشعر بر تعریف یا تاریخ که بر پیش طاق نویسند. (آنندراج ). رجوع به کِتابه شود.
کتابةلغتنامه دهخداکتابة. [ ک ِ ب َ ] (ع اِمص ) صنعت نوشتن و مکاتبه . (ناظم الاطباء). و رجوع به کتابت شود.
کتابةلغتنامه دهخداکتابة. [ ک ِ ب َ ] (ع مص ) کتابت . نبشتن . (از منتهی الارب ). کتب . کتاب . کِتبَة. (اقرب الموارد). رجوع به هر یک از مصدرها شود.
کتابیهلغتنامه دهخداکتابیه . [ ک ِ بی ی َ ] (ع ص نسبی ) مؤنث کِتابی . مجوسی یا یهودی یا نصاری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کتابی شود.
کتابهلغتنامه دهخداکتابه . [ ک ِ ب َ / ب ِ ] (از ع ، اِ) کُتابه . (آنندراج ). آنچه به خط جلی نسخ یا نستعلیق یا خط طغرا بر مساجد و مقابر و دروازه ٔ امرا نویسند و یا نقش کنند. (غیاث اللغات ). این لغت را صاحب مؤیدالفضلاء در سلک لغات فارسی نوشته است بمعنی خطی که آ