کحال ≠ بیطار
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عیسی بن علی کحّال . رجوع به علی کحّال شود.
پزشکی که بیماریهای چشم را معالجه میکند؛ کحال.
کاحل .[ ح ِ ] (ع ص ) سرمه نهنده به چشم . کحّال . (المنجد).
ابوعمرو. [ اَ ع َم ْرْ ] (اِخ ) کحال . رجوع به ابی عمرو یوحنا... شود.