ترجمه مقاله

کدخدا

kadxodā

۱. بزرگ ده و محله؛ دهدار.
۲. [قدیمی] صاحب و بزرگ خانه.
۳. [قدیمی] شوهر.
۴. [قدیمی] مرد زن‌دار.
۵. [قدیمی] رئیس قبیله.
۶. [قدیمی] پادشاه: ◻︎ که خود چون شد او بر جهان کدخدای / نخستین به کوه اندرون ساخت جای (فردوسی: ۱/۲۱).

۱. دهبان، دهخدا، دهدار، کدیور
۲. پیشکار، مباشر
۳. صاحبخانه
۴. شوهر، مرد، همسر
۵. ریشسفید
۶. رئیس، متصدی ≠ کدبانو

ترجمه مقاله