گذرگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت َر، راه، رد[معبر]، جاده، راه عبور، دالان، کریدور، کانال، مجرا، آبراه گذرگاه زیرزمینی
مدخلدیکشنری عربی به فارسیدرون رفت , وروديه , اجازه ورود , حق ورود , دروازه ء دخول , ورود , مدخل , بار , درب مدخل , اغاز() مدهوش کردن , دربيهوشي ياغش انداختن , ازخودبيخودکردن , زيادشيفته کردن , کريدور , تالا ر ورودي
تالارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، سرسرا، دالان، هال، تالار ورودی، سردر، راهرو، لابی، کریدور بهارخواب، بالکن، ایوان، تراس، ایوانک، ایوانگاه، رواق، راه ورودی، آستانه راهرو سرپوشیده، ساباط